"همزمان با سقوط ارزش ارز اوکراین، اعتراضات در منطقه خودمختار کریمه درگرفته و روسیه که در مجاورت این کشور قرار دارد شروع به قدرتنمایی کرده است. افرادی که در غرب ادعای پیروزی در اوکراین را دارند باید داستان پیرهوس، پادشاه اپیروس را به یاد آورند. در 279 قبل از میلاد مسیح پیرهوس، شاه اپیروس در نبرد با رومیان به پیروزی دست یافت اما تلفات سپاه او به اندازهای بود که زمانی که به او تبریک فتح گفتند، پیرهوس شاه اپیروس گفت: برای اینکه یک باره نابود شویم فقط یک فتح دیگر لازم است. (از آن زمان به بعد اصطلاح پیروزی پیرهوسی یا پیروزی شکست فرجام مرسوم شد. در مثالهای حقوقی، فردی که برای یک مجادله مالی وکیلی میگیرد که بسیار بیشتر از آنچه از پس محکمه به دست میآورد، برایش خرج میتراشد، پیروزی شکست فرجام عایدش میشود.)"
به گزارش انصار به نقل از (ایسنا)، جانهالسمن، در تحلیلی در روزنامه انگلیسی "سیتی ای. ام" مینویسد: (کشورهای عضو اتحادیه اروپا و ناتو که از نظر بلاغی خونسردی و کنترل خود را از دست دادهاند، در حال حاضر دو گزینه وحشتناک پیش رو دارند. آنها یا باید لفاظیهای خود را با یک سیل عظیم کمکهای مالی، مبلغی که غرب نمیتواند آن را پیشنهاد دهد، تقویت کرده و مستقیما در چاه بحران اقتصادی اوکراین فرو روند و یا کنار ایستاده و با جهانی رو به رو شوند که دیگر اعتقادی به این مساله ندارد که غرب بتواند و یا قصد داشته باشد تا کمک مالیاش را در اختیار جایی که نام میبرد، قرار دهد.
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه جایی در داخل کرملین باید پیش خودش پوزخندی بزند؛ چرا که میتواند همزمان احساسات و نیروهایش را کنترل کند و این پیروزی اصلی است که به زودی تحقق مییابد. اگر پوتین به اوکراین حمله کند، اشتباه کرده است. با این اشتباه او شکست استراتژیک را از پیروزی قطعی به دست میآورد. این مساله جهان را در برابر پوتین متحد میسازد. پوتین با این کار کمکهای مالی و تعهدات بسیاری را برای اوکراین رقم میزند که در غیر این صورت هرگز فراهم نمیشد. چنین پیامدی از نظر سیاسی برای پوتین قابل تحمل نیست و بسیاری نیز نمیتوانند این پیامد غیرقابل انکار را مبنی بر این که روسیه دیگر یکی از قدرتهای بزرگ جهان نیست، تایید کنند و با در نظر گرفتن جمعیتشناسی، فساد رایج و اقتصاد روسیه، این کشور پس از این اشتباه کاملا به درآمد نفت و گاز طبیعیاش وابسته خواهد بود.
برای پوتین بهتر است که کاری انجام ندهد و اجازه دهد که اوکراین در حال تقلا متوجه شود که به شدت به کمک و حمایت روسیه محتاج است. اوکراین ضعیف اما متحد که یادآور غرور غرب است و هنوز بل حسابهای خود را به سرمایهگذاران روسی پرداخت میکند و اجازه میدهد تا انتقال خط لولههای گازی از کشورش عبور کند، از هر نظر مناسب پوتین است.
پوتین تمامی وسایل لازم را دارد. اول، جداییطلبان ترغیب شده در شرق و به ویژه جنوب اوکراین که پرچم روسیه را بر فراز پارلمان منطقه خودمختار کریمه به اهتزاز درآوردند، یک نمونه عالی محسوب میشوند. آنها خواستار چنین درجهای از خودمختاری هستند که دولت مرکزی کییف به ندرت به آن عمل میکند.
دوم، اگر روسیه اوکراین را ملزم به پرداخت بهای واقعی گاز کند، با این کار این کشور متزلزل محکوم به ورشکستگی اقتصادی میشود. توافق لغو شده روسیه- اوکراین به کییف در خصوص بهای گاز روسیه 30 درصد تخفیف داده بود. روسیه با قطع این پاداش با خونسردی کامل میتواند به کییف و دیگر کشورهای جهان یادآوری کند که در اصل قدرت اقتصادی محلی کیست؟ ادعای نخستوزیر کنونی اوکراین مبنی بر اینکه 70 میلیارد دالر در سه سال اخیر از سیستم مالی اوکراین برداشت شده، نشان میدهد که وضعیت اقتصادی این کشور در حال حاضر بسیار آشفته و افتضاح است. بخش عظیمی از این مساله یک فساد تمام عیار است که باعث میشود اوکراین در دو سال آتی تنها برای اجتناب از ورشکستگی به مبلغ حیرتآور 35 میلیارد دالر نیازمند باشد.
سوم، پوتین میتواند بر روی تاخیر ارسال یا مبلغ کم کمک مالی غرب حساب کند. بسیار محتمل است که این کمک کلان تا قبل از انتخابات می2014 میلادی به دست اوکراین نرسد. در این صورت کییف چگونه میتواند چند ماه آتی را سپری کند؟ در برخی از این موارد در این راستا، برخی افراد در اروپا مطمئنا به یاد خواهند آورد که هنوز بحران درونی خودشان را حل نکردهاند و یونان، ایتالیا، اسپانیا، پرتغال و قبرس (و شاید حتی فرانسه) دچار مشکلات مالی هستند. آیا حالا زمان مناسبی است برای خطر کردن به خاطر کشوری که هرگز قادر نبوده خود را از نظر اقتصادی به عنوان یک کشور قابل رشد و خودکفا ثابت کند؟
چهارم، حتی اگر این کمک مالی کلان برای اوکراین اختصاص یابد، مذاکرات بسیاری در خصوص این کمک مالی از سوی صندوق بینالمللی پول انجام میشود. با در نظر گرفتن سوابق بد اوکراین در مسائل اجرای قانون، این کشور خواستار ریاضت به عنوان یک پیششرط برای هرگونه توافق خواهد بود.
در عوض چنین ریاضتی باعث به وجود آمدن یک عدم محبوبیت گسترده نسبت به دولت میشود که جام زهرآگین صندوق بینالمللی پول را میپذیرد (همانطور که ما در مورد اروپا دیدیم تاکید بر اصلاحات ساختاری جامع و با اهمیت درباره ریاضت بهتر عمل میکند)؛ اقدامی که باعث بیاعتبار کردن دولت جدید شکننده و به طور کلی غرب میشود.)
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/1528